
چطور حس امنیت را در کودکان ایجاد کنیم؟
یکی از اساسیترین نیازهای هر کودک، احساس امنیت است.
امنیت فقط به معنی قفل در و دوربین نیست، بلکه یعنی کودک از درون احساس کنه دنیا جای امنیه، آدمهای اطرافش قابل اعتمادن، و خودش ارزش دوست داشتن داره.
وقتی این حس شکل نگیره، کودک مضطرب، پرخشم یا گوشهگیر میشه. اما وقتی امنیت درونی درش ساخته بشه، مثل ریشهای قوی بهش کمک میکنه تا در تمام مراحل زندگی رشد کنه.
امنیت روانی یعنی چی؟
امنیت روانی یعنی کودک بدونه حتی وقتی اشتباه میکنه، باز هم دوستداشتنیه.
یعنی احساس کنه میتونه احساساتش رو بگه، بدون اینکه تحقیر یا تنبیه بشه.
یعنی وقتی ناراحته، کسی هست که گوش بده و کنارشه.
در واقع، امنیت برای کودک مثل اکسیژنه برای بدن. چیزی نیست که همیشه به چشم بیاد، اما نبودش همهچیز رو از بین میبره.
چرا بعضی بچهها احساس ناامنی میکنن؟
۱. رفتارهای غیرقابل پیشبینی والدین
وقتی یک روز با لبخند به اشتباهش واکنش نشون میدی و روز بعد سر همون اشتباه عصبانی میشی، کودک یاد نمیگیره دنیا قابل پیشبینیه.
۲. ترکهای ناگهانی یا طرد شدن
وقتی بهش میگی «دیگه دوستت ندارم»، یا در لحظههای ناراحتی تنهاش میذاری، احساس طرد شدن درش شکل میگیره.
۳. مشاجره یا بیثباتی در محیط خونه
حتی وقتی جلوی کودک دعوا نمیکنید، تنش و سکوت بین والدین رو حس میکنه. ذهن بچه مثل راداره؛ همهچیز رو میفهمه، حتی اگه حرفی نزده باشید.
۴. مقایسه و تحقیر
جملاتی مثل «ببین بچهی فلانی چقدر خوبه» یا «از تو ناامید شدم» مستقیم روی حس امنیت و عزتنفسش ضربه میزنن.
۵. فقدان توجه یا حضور هیجانی
گاهی والدین از نظر فیزیکی هستن، اما از نظر احساسی نه. وقتی گوش نمیدی، نگاه نمیکنی یا جواب احساساتش رو نمیدی، ذهنش برداشت میکنه: «من مهم نیستم».
چطور میتونیم حس امنیت رو در کودک بسازیم؟
۱. پیشبینیپذیر باش
بچهها از ثبات رفتاری والدین حس امنیت میگیرن.
یعنی بدونن اگه اشتباه کنن، واکنش تو همیشه منصفانه و قابل حدسه.
وقتی رفتار والدین غیرقابل پیشبینی باشه، کودک همیشه در حالت «نگرانی» زندگی میکنه.
۲. گوش بده، نه که فقط بشنوی
کودک وقتی حرف میزنه، دنبال راهحل نیست، دنبال شنیده شدنه.
وقتی با دقت و بدون قضاوت بهش گوش میدی، حس میکنه احساساتش ارزشمندن.
۳. از محبت شرطی پرهیز کن
جملاتی مثل «اگه نمره خوب بگیری دوستت دارم» یا «اگه گریه نکنی، بغل میکنمت» باعث میشه کودک عشق رو وابسته به عملکرد خودش بدونه.
بهش بگو: «دوستت دارم، حتی وقتی اشتباه میکنی.»
۴. مرزهای واضح بساز
امنیت فقط با مهربونی ساخته نمیشه؛ با نظم و مرز هم ساخته میشه.
وقتی کودک بدونه چه چیزهایی مجازه و چه چیزهایی نه، یاد میگیره دنیا قانون داره، نه ترس.
۵. خودت الگوی آرامش باش
کودک از رفتار تو یاد میگیره چطور با دنیا برخورد کنه.
وقتی تو با آرامش با بحرانها روبهرو میشی، یاد میگیره دنیا جای قابل کنترلتریه.
اشتباه رایج والدین
خیلی از پدر و مادرها فکر میکنن باید «همیشه قوی و بینقص» باشن تا بچه حس امنیت کنه.
در حالیکه اتفاقاً وقتی کودک میبینه والدش گاهی ناراحته اما سالم احساساتش رو مدیریت میکنه، یاد میگیره احساسات ترسناک نیستن.
امنیت یعنی بدونی حتی وقتی اوضاع بد میشه، باز هم میشه درستش کرد.
تراپی چطور کمک میکنه؟
گاهی والدین خودشون در کودکی حس امنیت نداشتن، برای همین بلد نیستن چطور اون حس رو منتقل کنن.
اینجاست که تراپی میتونه خیلی کمککننده باشه.
در جلسات تراپی، والدین یاد میگیرن:
۱. چطور الگوهای تربیتی ناایمن دوران کودکیشون رو تغییر بدن.
۲. چطور با احساسات کودک همدلی کنن.
۳. چطور فضایی بسازن که توش کودک بتونه خودش باشه، بدون ترس از قضاوت.
حرف آخر
کودکی که حس امنیت داره، در آینده تبدیل به بزرگسالی میشه که خودش و دنیا رو دوست داره.
اما کودکی که مدام احساس ترس و ناامنی کرده، حتی در رابطههای بزرگسالی هم دنبال تأیید و پناه میگرده.
اگر احساس میکنی کودکت مضطرب، گوشهگیر یا وابسته شده، شاید وقتشه به حس امنیتش نگاه کنی.
تراپی میتونه بهت کمک کنه یاد بگیری چطور دوباره اون حس آرامش و اعتماد رو در وجودش بسازی.
امنیت یعنی کودک بدونه همیشه جایی هست که بتونه بدون ترس، خودش باشه — اون جا، توی آغوش توست.